خود خود خودم

من تو این وبلاگ خود خود خودم هستم. می خواهم دغدغه هایم و احساساتم را بی واسطه بیان کنم

خود خود خودم

من تو این وبلاگ خود خود خودم هستم. می خواهم دغدغه هایم و احساساتم را بی واسطه بیان کنم

به زمان بگویید ایست

لحظاتی از زندگی هستند که نه دوست داری تموم شن نه نمی تونن ادامه پیدا کنن، حس عجیب، لذت بخش و ویرانگریه، یه جور حالت بی تصمیمی لذت بخش، سرخوشی که دوست داری ادامه پیدا کنه ولی می دونی پایدار نیست، بدتر اینکه نمی دونی بعدش چی میشه، بهترین حالت در این لحظات توقف زمان هست....

این شعر اکتاویو پاز خیلی خوب این حس رو بیان می کنند:


 واقعیت/معلّق بر ساقه ی زمان/... /روزی کم تر خواهم شناخت / و چشمان را خواهم گشود / شاید زمان نگذرد / نگاره های زمان می گذرد / اگر ساعات برنگردند / [لحظات] حضور برمی گردند / ... / دیگران / همیشه دیگران اند و یکسان اند / آنان سر می رسند و / ما را از خودمان می رانند / آنان / با چشمانِ ما می نگرند / چه چشمانی که نمی بینند / زمان دیگری درون زمان است / صامت / بی ساعت بی وزن بی سایه / بی گذشته بی آینده / تنها زنده / همچون پیرمرد بر نیمکت / بخش ناپذیر، یکسان، همیشگی / هرگزش نمی بینیم / نامش / رخشایی است.

از نظر من از دیدگاه رفتار شناسی آدم ها دو دسته هستند: تیپ و شخصیت.

آدم هایی که تو گروه تیپ هستند، صفت بارزی ندارند، بسته به موقعیت اجتماعی، خانوادگی و جغرافیایی رفتارشون قابل پیش بینی هست و ویژگی های رفتاری مشابهی با خیلی های دیگه دارند. بسیاری از جک های قومیتی هم که گفته میشه  ریشه اش بر اساس همین بحث تیپ رفتاری هست.

آدم هایی که در گروه شخصیت هستند، بنا به موقعیت اجتماعی، خانوادگی و جغرافیایی رفتار متفاوتی دارند ولی ویژگی مشترکشون فردیت هر کدومشون هست. افراد این دسته دارای صفاتی متمایز از بقیه هستند که به رفتارشون هویت فردی می بخشه. پیش بینی رفتار این آدم ها کار راحتی نیست و در کل به نظر من در سطح بالاتری از تیپ قرار دارند حالا چه شخصیت مثبتی داشته باشند چه منفی.

در حالت کلی  تیپ" عبارت از ویژگی های مشترک افراد یک گروه است که نوعی شباهت و همبستگی بین آن ها را می رساند. اما " شخصیت" ویژگی های فردی و جداکننده ی افراد است.

ضا براهنی در کتاب « قصه نویس» در مورد تیپ و نمونه ی فردی می گوید:
«
قصه نویس، ممکن است شخصیت خود را به عنوان یک تیپ انتخاب کند و با به عنوان یک فرد، یک تیپ تا حدی قبلاً در اجتماع به صورت آماده وجود دارد . یک مالک، یک دهاتی، یک مدیر کل بوروکرات، یک انقلابی و ... ، در اجتماع به صورت تیپ های مختلف وجود دارند. ولی انتخاب قصه نویس از این تیپ ها بستگی به نحوه ی تفکر و ادراک خود قصه نویس دارد. او ممکن است با آن ها رفتار " یک تیپ" را بکند و یا ممکن است " رفتار یک فرد" را با آن ها داشته باشد. به این معنی که ممکن است قصه نویس، تیپی را انتخاب کرده و او را همان طور که هست، نشان دهد. هر تیپی، موقعی که وارد قصه می شود، با خود، وسواس ها ، احساس ها و اندیشه های طبقه ی خود را به همراه می آورد و وارد قصه می کند