امروز(در اصل دیروز) کتاب داریوش آشوری در باره فردید را می خواندم. این فردید به فیلسوف شفاهی معروفه و در بین به اصطلاح فلسفه دانان داخلی طرفداران زیادی داره و بنیاد فردید را هم براش راه اندازی کردن. البته منتقدینی جدی مثل داریوش آشوری، سروش و... هم داره. من خودم بطور مستقیم با افکار و نظرات فردید آشنایی ندارم و بیشتر نظرات موافقان و مخالفانش را در باره وی خوندم. دلیل اصلیشم اینه که اصلا کتابی ننوشته و فقط از بین بعضی سخنرانی هاش یه کتاب جمع آوری شده. با این حال، نظراتش که تو اون کتاب آمده بیشتر مهمل بافی و سفسطه بازیه تا نظرات فلسفی. یه جورایی آسمان و ریسمان را به هم بافته و دری وری گفته. من موندم این طرفداراش که بعضیاشون هم مدارک عالی فلسفی دارن چه چیز فردید آنها را به خودش جلب کرده. البته بماند که تو مملکت ما بخصوص در حوزه علوم نظری هر چی بیشتر به هم ببافی طرفدار بیشتری پیدا می کنی!!
من که این بنده خدا رو نمیشناسم. اما در کل تو مملکت ما هرچی دری وری و چرت و پرت بی هدف و بی معنی تحویل ملت بدی بیشتر خوششون میاد و فک میکنن تو هم سری هستی تو سرا