خود خود خودم

من تو این وبلاگ خود خود خودم هستم. می خواهم دغدغه هایم و احساساتم را بی واسطه بیان کنم

خود خود خودم

من تو این وبلاگ خود خود خودم هستم. می خواهم دغدغه هایم و احساساتم را بی واسطه بیان کنم

پیوستگی

هر تفکری در زمان حال ریشه و پیوندی با گذشته دارد.

نظرات 3 + ارسال نظر
ماهی سیاه کوچولو پنج‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:45 ب.ظ

به این حساب تمام زندگی ما تابع اولین تفکرمون می شه. چون هر تفکری با تفکر قبلیمون ارتباط داره و این زنجیر گسسته نمی شه.
یعنی من امروز من با من اولیه من ریشه اش یکیه؟
پس تغییرات آدمی ناشی از چیه؟ چطور دیدگاه من امروزم با دیدگاه من زمانهای پیشم این قدر متفاوته؟

شاید به نوعی تکامل فکری رخ می ده. شاید ریشه در ناخودآگاه من وجود داره و خودم به حضورش آگاه نیستم. شاید به صورت مشتقی و با تغییرات خیلی خیلی کوچک به مفهوم و تفکر ثانی نزدیک می شیم و از تفکر و مفهوم اولیه دور می افتیم.
حالا اگه اون قدر دور بیافتیم که ریشه نازک و نازکتر بشه، آیا هنوز حق داریم بگیم بینشون ارتباط وجود داره؟
ریشه به نوعی مسئول تغذیه باید باشه. پس وقتی تفکر امروز ما از ریشه اولیه اش تغذیه نمی شه، پس گسست رخ داده. اگه این گسست رخ داده پس ارتباط با ریشه قطع شده

ببین وارد چه سیکل بسته ای شدم. یه روز خواستم پست جدید ننویسم اومدم اینجا سیناپس های مغزیمو کار گرفتم

ممنون از نظرت.
منظور من این بود که هر فکر و اندیشه ای که به ذهم بشر امروز می یاد، گذشتگان هم در موردش حتی اگر اندکی هم باشه، فکر کردند. اتفاقا از دیدگاه من تکامل منطبق با این جمله است. فرضا مارکس نظراتش که یهو بهذهنش نرسید بلکه حاصل مطالعه آثار گذشتگان و تفکر خودش بود. منظور من به نوعی منطبق با همون نظریه روح جهانی هگل است. که معتقده جهان دارای یک روح است که دایم رو به جلو حرکت می کنه و هر زمانی قومی یا مردمی نقش به سزایی در پیشروی اون دارند.
از این دیدگاه، هویت انسان شامل روند تکاملی فکری اون هم میشه.
موفق باشی

ماهی سیاه کوچولو جمعه 29 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:08 ب.ظ

من برداشت فردی از جمله ات کرده بودم ولی حالا که خودت برام توضیح دادی، باید بگم این حرف کاملا درست و منطقیه. به بیان خودت در غیر این صورت تکامل مفهوم نداشت. هر تفکری به مثابه برج بلندی می مونه که هر خشتش در گذر زمان گذاشته شده و ارائه دهنده اون در واقع فقط آخرین خشتو گذاشته.
منظور از جمله آخر اینه که هویت و دنیای انسانها به اندازه تکامل فکریشونه یا منظور چیز دیگه ای هست؟ اگه می شه برام توضیح بده

راستی وبلاگ خوندن من فقط برای یادگیری بیشتره پس اگه بیام بخونمت سوال زیاد می پرسم چون بعضی حرفها فکرمو مشغول می کنه و می خوام خوب بفهممشون.
از پیش عذر می خوام

ممنون از نظرت.
خواهش میکنم، خوشحال میشم.
در مورد هویت منظورم شامل این هم میشه. در حالت کلی هویت آدم ها ی پویا همیشه در حال دگرگونی و پیش رویه و قطعا آدم های متفکر، دنیای بزرگتری دارند.
موفق باشی

ماهی سیاه کوچولو شنبه 30 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 12:43 ق.ظ

فکر می کنی وقتی دنیای بزرگ آدمهای متفکر با دنیا کوچیک موجود در واقعیت تقابل پیدا کنه، کدومشون دچار اضمحلال می شن؟

گاهی دنیا بزرگه و گاهی کوچیکه. کم نبودند آدم هایی که بر دنیا و روند زندگی مردم اثر گذار بودند. از طرف دیگه هم خیلی ها در زندگی روزمره مستحیل شده و وا می دن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد