بعضی وقتها برای انجام کاری با بعضی ها آشنا میشی و در طی انجام اون کار کم کم رابطت باهاشون بیشتر میشه و کم کم دوست میشین. نکته این جاست که نه بواسطه انجام دادن اون کار مشترک با طرف آشنا شدی ممکنه از ایده آل هات یا بعضی حدودی که برای دوست بودن برای خودت قائلی کوتاه بیای تا اون کار انجام بشه. بعد از انجام اون کار بواسطه رابطه ای که ایجاد شده دوستی ادامه پیدا می کنه ولی عیبش اینجاست که از بعضی شرایطت کوتاه اومدی و این باعث دردسر میشه. وقتی هم که بخوای اون حد و حدود را دوباره در نظر بگیری طرف ممکنه جا بزنه یا خودت کاری کنی که باعث دلخوریش بشه.
سلام.
وبلاگتون رو دیدیم. نسبتا خوب بود.
از سایت ما هم در صورت تمایل بازدید کنید.
با سپاس
انجمن متخصصان الکترونیک ایران
من یاد گرفتم هیچ وقت حتی برای کسی که خیلی ازش خوشت اومده نباید از خود واقعی ات حتی ذره ای دور بشی. چون اون وقت، یا مجبوری تا همیشه یکی دیگه باشی و خودتو عذاب بدی و یا مجبوری روزی طغیان کنی و خود واقعیتو نشون بدی و باعث عذاب سوی دوم ماجرا بشی.
اگه همیشه خودت باشی، وقتی کسی جذبت می شه، تو هم خیالت آسوده است که حداقل طرفت دچار توهم نشده.
در ضمن هیچ وقت نباید کار و دوستی رو با هم اشتباه گرفت. همکاران خوب هیچ الزامی ندارند، دوستان صمیمی و نزدیکی هم باشند.
(با اجازه لینکتون کردم)