-
[ بدون عنوان ]
جمعه 9 اسفندماه سال 1387 02:19
وقتی فرع از اصل پیشی میگیرد، وقتی از خدا و خداپرستی فقط اسمی می ماند و صدها نفر واسطه میان انسان و حقیقت می شوند، وقتی خداوند نمایندگانی در زمین پیدا می کند، در این حالت است که انسان کم کم خدا و اصل و هسته را فراموش کرده و به پوسته و فرع دل می بندد. بارها و بارها مراسم مذهبی و دینی برگزار می شود ولی خداوند غایب است....
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1387 21:15
هر کسی اثر انگشت و خصوصیات منحصر بفردی داره. چه خوبه که آدم در زندگیش و اجتماعش کارهای منحصربفرد و با ارزشی انجام بده که بتونه به اونها افتخار کنه و وقتی برگشت گذشتشو نگاه کرد بتونه بگه که زندگیش ارزش اینو داشته که بدنیا بیاد.
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1387 00:30
دلم می خواد زودتر درسم تموم بشه. دلم می خواد زودتر به اهداف کاریم برسم. دلم می خواد فرصتی کافی پیدا کنم بشینم کتابهای رمان نویسندگان مورد علاقمو بخونم. دلم می خواد ..... نمی دونم چرا وقتی آدم کارای درسیش به نقطه اوج می رسه دلش همه چیز می خواد. وقتی کاراش تموم میشه، دوست داره به نوعی درس خوندنو ادامه بده. من الان در...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1387 16:53
به دنیا می آییم، مراحلی را می گذارنیم: کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری. بعد هم می رویم. حلقه مفقوده در این میان چیست؟
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 1 اسفندماه سال 1387 16:50
زمان های زیادی را گذرانده ام، لحظاتی خوش، معمولی و گاهی هم غمناک، با این حال گذشته اند و لایه های خاطرات ذهن مرا یکی یکی انباشته اند. با این وجود هنوز منتظر آن لحظه هستم. لحظه ای که ....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 28 بهمنماه سال 1387 16:51
جهان سوم یک اصطلاح نیست بلکه یک واقعیت تلخ هست. این واقعیت را می توان لحظه به لحظه و روز به روز در جامعه حس کرد، درک کرد و مثل یک عفونت چرکی که کم کم وارد بدن میشود تحملش کرد تا اینکه از پا در بیایی. تمام المانها و مولفه های دور و بر داد می زنند که آره داری در یک کشور جهان سومی زندگی می کنی.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 بهمنماه سال 1387 11:55
از آدم هایی که بدون مطالعه نظر میدن و خودشونو علامه دهر می دونن بدم می یاد. اصلا یکی از مشکلات جامعه ما اینه که همه خودشونو لیدر می دونن و حاضر نیستن کسی رو که واقعا زحمت کشیده تا به جایی رسیده به عنوان پیشرو که هیچ، حتی صاحب نظر قبول کنن. دقت کردی وقتی با مردم در مورد مشکلات جامعه صحبت می کنی همه خودشونو بری از عیب...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 بهمنماه سال 1387 11:50
نمی دونم چرا همه گوینده شدن و اصلا نمی خوان بشنون. خیلی سخته که حرف ساده ای رو که میزنی برعکس برداشت کنن و اصلا به حرفت گوش نکنن بلکه اون چیزی رو که از قبل تو ذهنشون دارن به عنوان حرف تو در نظر بگیرن و چیزیو که تو اصلا قبولش نداری به عنوان حرف تو حساب کنن و بیان درموردت قضاوت کنن و باهات بحث کنن. خدایا خسته شدم از...
-
موج لمپنیسم
چهارشنبه 23 بهمنماه سال 1387 02:00
جدیدا در کنار هزار و یک معضل و مشکل فکری، فرهنگی، معضل قدیمی دیگری اما به شکل جدیدی و با ظاهری متفاوت از قبل دوباره داره خودنمایی میکنه و اون لمپنیسم فرهنگیه. نمی دونم این روزها چقدر صفحات نقد سینمایی مجلات و روزنامه ها، همینطور صفحات آخر روزنامه ها را می خونین. اما اگه خواننده این صفحات باشید، با چند تا جوجه منتقد...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 23 بهمنماه سال 1387 01:46
خسته شده ام. کشورهای عقب مانده، همه چیزشان عقب مانده است، حتی به اصطلاح روشنفکرانشان. از نام ها خسته شده ام، تا کی باید به نام هایی دل بست که بسیار است از تاریخ مصرفشان گذشته است. نمی دانم تا کی باید خود را با سه چهار دهه قبل مقایسه کنیم و کیف کنیم که چقدر پیشرفت کرده ایم. آری در سی ال قبل چیزی به اسم موبایل نبود الان...
-
وضعیت کنونی
چهارشنبه 23 بهمنماه سال 1387 01:38
ترکیب جهل، دروغ، خرافه، تعصب و... برابر است با وضعیت کنونی
-
حرف-عمل-آدم
سهشنبه 15 بهمنماه سال 1387 02:28
دقت کردی در تمام طول تاریخ حرف های خوب زیادی زده شده و به نوعی همشون هم تکرار شدند، ولی به نسبت عمل خوب کمتری انجام شده و باز هم به نسبت آدم های خوب خیلی کمتری در این دنیا در تمام طول تاریخ زندگی کرده اند.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 بهمنماه سال 1387 02:00
از نظر من فرهنگ و شرایط اجتماعی یک کشور را از روی فیلم های اندک فیلمسازان متفاوت اون کشور بهتر میشه شناخت تا فیلم های زیاد فیلمسازان متداول اون کشور
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 13 بهمنماه سال 1387 01:56
نمیدونم چرا بعضی مواقع دلم می خواد به صورت مقطعی تو شرایط کشورهای کمونیستی اروپا شرقی دهه ۱۹۷۰-۸۰ زندگی کنم. شرایط جالبی بوده. از یک طرف سیستم رو به زوال بوده. از طرفی تو اون محیط یکنواخت و اجتماع سرد و بی روح، آدم دنبال عشق و زندگی کردن باشه، خیلی مزه میده. تضاد بین فضای سرد و کسل خیابان ها، مجتمع های مسکونی و.... در...
-
مساله
جمعه 11 بهمنماه سال 1387 02:58
بعضی مساله ها یک راه حل دارن. اگه بلدش باشی حلش می کنی اگه نه، هر چی هم روش وقت بذاری حل نمیشن. بعضی مساله ها سادن. به سرعت قابل حلند. بعضی مساله ها هم چند راه حل دارند و هم سختند. شاید هم نتونی به جواب نهایی برسی ولی همین که یکی از راه حل ها را پیدا کردی و ادامش دادی و تا یه جاهایی هم رسیدی، خودش لذت بخشه. خلاقیت آدم...
-
تئاتر زندگی
دوشنبه 7 بهمنماه سال 1387 01:23
تو زندگی بعضی ها دوست دارند که تماشاچی باشند، عده ای دوست دارند که بازیگر باشند و عده کمتری کارگردان. حتی بعضی مواقع طرف هم کارگردان هستش و هم بازیگر. من بیشتر کارگردانی را دوست دارم، حالا نمی دونم چقدر در واقعیت تونستم اونطوری که می خوام باشم، نمی دونم که نه ولی دقیق نمی دونم شاید در آینده بهتر بتونم به این سوال جواب...
-
مگس
جمعه 4 بهمنماه سال 1387 11:47
قضیه خیلی از ما آدم ها همون قضیه مگس مولویه. فکر می کنیم برای خودمون خیلی آدم بزرگی هستیم، ما نباشیم کار دنیا لنگه و... به عبارتی مثل اون مگسه تو فضولات و کثافت های فکری و مادی پیرامون خودمون دست و پا میزنیم و فکر می کنیم عجب کارمون درسته. گنداب را با اقیانوس عوضی گرفته و به اون دلخوشیم. خیام هم خوب شعری در این زمینه...
-
چکنویس
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 17:44
بعضی لحظات زندگی برای آدم حالت دفتر چکنویس را دارند. همانطور که برای تمرین یه چیزی، تکلیفی ... دفتر را سیاه و پر می کنی، اون لحظات را هم همین طوری سپری می کنی. حالا اگر بتونی در طی سپری شدن اون لحظات تمرینی کرده باشی یا تجربه ای آموخته باشی، خودش به اندازه خودش ارزشمنده ولی گاهی پیش میاد میبینی مدت خیلی زیادی از...
-
هدف
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 17:33
از نظر من هدف بدون اراده و حرکت در زندگی، هدف نیست، توهم است. خیلی ها فکر می کنند که در زندگی هدف دارند، ولی بواقع اون خیال یا توهمی بیشتر نیست. اصلا به نوع هدف کاری ندارم ولی اون چیزی که مهمه حرکت در راستای اون هدفه. کاهش وابستگی ها و تمایلات و ایستادگی در راه رسیدن به هدف است که رسیدن به اون را ممکن می کنه. از نظر...
-
مثلث ایرانی
چهارشنبه 2 بهمنماه سال 1387 00:52
امروزه با گسترش ارتباطات و بالطبع کوچک شدن جهان، دیگر مثل سابق قومیت و ملیت معنا ندارد و بیشتر فردیت و شخصیت انسانها اهمیت می یابد ولی به هر حال هنوز یک سری ویژگی های قومی و ملی هست که شخصیت افراد هم از آنها تاثر می پذیرد. به عبارتی فرد بر اجتماع اطراف خود تاثیر گذاشته و همچنین تاثیر می پذیرد. بر این اساس هر قوم یا...
-
موسیقی کلاسیک
دوشنبه 30 دیماه سال 1387 00:47
از موسیقی کلاسیک خیلی خوشم میاد. آهنگهای باخ، بتهوون، ویوالدی، چایکوفسکی و آلبینونی رو هم بیشتر دوست دارم. دقت کردی در موسیقی کلاسیک یه نقطه اوج هستش که یه جورایی احساس می کنی تمام آهنگ برای رسیدن به اون لحظات اوج ساخته شده و خیلی قشنگ تو رو همراه خودشون می کنند تا به اون اوج برسی و در اون لحظه هستش که از آهنگ لذت می...
-
حد و حدود
پنجشنبه 26 دیماه سال 1387 21:32
بعضی وقتها برای انجام کاری با بعضی ها آشنا میشی و در طی انجام اون کار کم کم رابطت باهاشون بیشتر میشه و کم کم دوست میشین. نکته این جاست که نه بواسطه انجام دادن اون کار مشترک با طرف آشنا شدی ممکنه از ایده آل هات یا بعضی حدودی که برای دوست بودن برای خودت قائلی کوتاه بیای تا اون کار انجام بشه. بعد از انجام اون کار بواسطه...
-
مردم غزه
پنجشنبه 26 دیماه سال 1387 13:38
بمب، توپ، تانک و... انسانها می میرند. مردم غزه و هر جای دیگری که در چنبره سیاست بازیها و قدرت طلبی های سیاست مداران از هر دسته و قومی قرار گرفته اند واقعا مظلومند. چقدر بیگناه کشته شود تا برخی در ویلا های اختصاصی خود یا در کاخ های ریاست خود برای حفظ قدرت یا ثروت خود برای آنان برنامه بریزند. اسرائیل هم که شورشو در...
-
صادق هدایت
چهارشنبه 25 دیماه سال 1387 20:05
همیشه از نویسندگان و متفکرانی خوشم میاد که به مخاطبشون باج نمی دن. یا برای جلب خواننده یا مرید یا هر چیز دیگه خودسانسوری نمی کنند. صادق هدایت یکی از اون نویسندگان محبوب منه که این خصوصیتش برام از همه مهمتر و جذابتره. خیلی راحت تو کتابهاش جامعه ایرانی را از منظر خودش (به درست و غلطش کار ندارم) نقد میکنه و هیچ باجی به...
-
سفر به چین (۲)
چهارشنبه 18 دیماه سال 1387 18:50
چین واقعا کشور بزرگ و قابل احترامیه. مطمئنا در آینده بیشتر از این هم پیشرفت میکنه. مردمش خیلی مودب و دوست داشتنی هستند. واقعا اینجا اون شعر مولوی که میگه همزبانی اگر چه خود دیگر است همدلی از همزبانی بهتر است. برام تداعی پیدا کرد. واقعا ما ایرانی ها خیلی وقت لازم داریم تا فرهنگ امروزیمون به پای چینیها برسه. مشکل ما...
-
سفر به چین
دوشنبه 16 دیماه سال 1387 14:58
دو روزه اومدم چین برای یک کنفرانس. برای اینکه نزدیک هتل کنفرانس باشم از تهران ندونسته یک هتل رزرو کردم. دیشب که رفتم دیدم هیچکدوم انگلیسی بلد نیستند صحبت کنن. تازه جایی بودها!!!!! هر چی بود با پرس و جو سریع با اینترنت یک هتل خیلی خوب رزرو کردم الان اونجام. ولی دیشب واقعا برام جالب بود. فکر کن رفتی یه جا هیچ کی نیست...
-
تکرار و توقف
پنجشنبه 12 دیماه سال 1387 18:53
نمی دونم چرا همیشه برام زندگی تکراری تداعی کننده توقف آدم هاست.
-
زن
سهشنبه 10 دیماه سال 1387 17:13
از منظر برخی مردان زن در ایران موجود غریبی است. برخی مردان، از طرفی زن را برای ارضای تمایلات جنسی خود می خواهند و از طرف دیگر از او نجابت طلب می کنند. گویی جمع نقیضین را از وجود او طلب می کنند. عده ای دیگر خواهان حبس او در خانه هستند و عده ای دیگر کار بیرون را برای او می پسندند البته همراه با محدودیت. زن در ایران...
-
نمی دونم
دوشنبه 9 دیماه سال 1387 13:36
نمی دونم چرا بعضی آدم ها دوست دارند همش دیگران را تحلیل کنند. نمی دونم چرا بعضی آدم ها دوست دارند که توسط دیگران تحلیل بشن. من نه خیلی علاقه ای به تحلیل دیگران دارم و نه علاقه ای به اینکه توسط دیگران تحلیل بشم. البته ناگفته نماند منظورم از تحلیل بازگویی نظرات در یک جمع است وگرنه خود آدم باید دایما خودش را مورد نقد و...
-
دیدگاه
یکشنبه 8 دیماه سال 1387 22:48
از نظر من تنها چیزی که موجب خوشبختی یا بدبختی آدم ها در زندگی میشه دیدگاه آنها و نوع نگاهشون به زندگیه. بعضی آدم ها در هر شرایطی احساس وشبختی دارند و قادرند که در سختترین شرایط هم نگاه مثبتی به زندگی داشته باشند. برعکس این حالت هم وجود داره مولوی میگه: عاشقم بر لطف و بر قهرش به جد بوالعجب من عاشق این هر دو ضد